دانلود فیلم ایرانی دایره زنگی با لینک مستقیم و کیفیت متوسط و عالی
فیلم دایره زنگی با کیفیت متوسط و عالی DVD
دانلود فیلم دایره زنگی با کیفیت خوب و لینک مستقیم
موضوع : اجتماعی
فرمت : mkv , mp4
حجم : 519 و 280 مگابایت
مدت زمان: 90 دقیقه
محصول : ایران
سال ساخت : 1386
کارگردان : پریسا بخت آور
بازیگران : مهران مدیری، امین حیایی، صابر ابر، نیما شاهرخشاهی، باران کوثری، محمدرضا شریفینیا، گوهر خیراندیش، بهاره رهنما، نیلوفر خوشخلق، نگار فروزنده، اکرم محمدی، ملیکا شریفینیا، امیر نوری، اردشیر کاظمی، شاهرخ سخایی، محسن قاضی مرادی، بهشاد شریفیان، کیانوش گرامی، آفرین چیتساز، امید روحانی، حامد بهداد، مهدی پاکدل، رامین راستاد، منصور شهبازی
خلاصه داستان : تهران جمعه؛ محمد و شیرین تنها تا بعد از ظهر فرصت دارند هزینه صافکاری ماشین تصادفی را که سوار آن هستند تأمین کنند، شیرین جرأت ندارد ماشین پدر را که یواشکی از خانه بیرون آورده و با آن تصادف کرده، با آن وضع به خانه برگرداند. آنها راهی خانه ای در شمال شهر می شوند تا با کاری که انجام می دهند، پول مورد نیاز را تأمین کنند.
دایره زنگی نخستین فیلم سینمایی پریسا بخت آور و ساخت سال ۱۳۸۶ است. این فیلم پرفروشترین فیلم فروردین ۱۳۸۷ بود.
دانلود از لینک مستقیم / دانلود از سرور آپلودبوی
نسخه کم حجم :
دانلود از لینک مستقیم / دانلود از سرور آپلودبوی
دیالوگ های ماندگار فیلم دایره زنگی
- احمد جعفری: من از کجا بدونم بابا یارو راست میگه، دروغ میگه. دنبال دزده. خودش دزده. دنبالشن.
- احمد جعفری: از کجا معلوم؟ دزد هم یکی مثل همه، مثل همهی مردم. مثل من، مثل اینها.
- شیرین: شما نور بالا زده بودی، من چشمام حساسه.
- پروین خانم: ای آتیش بگیره به گور اونی که ماهواره رو کشف کرد. مردک عیاش.
- پروین خانم: بهتر، بار گناهاتون سبکتر.
- سرهنگ: پس بوق یادت نره باباجون، بوق.
- عزیز: سر دو رکعت نماز چقدر باید این پلهها رو بیام بالا، برم پایین… من نمیدونم تو شب اول قبر چی میخوای جواب بدی؟ مجبوری تا نصف شب بشینی پای اون قوطی معصیت، زنهای لخت و عور رو نگاه کنی که صبح نتونی پا شی.
- محمد: من اومدم بیدارت کنم، نمازت قضا شد.
- رضا: تو هر وقت میای سراغ ما یا پول میخوای یا یه جایی یه گندی بالا آوردی، میخوای ما رو ببری ماستمالی.
- رضا: تعارف بزن آشنات رو بیاد بالا، دم در بَده.
- رضا: من فکر کردم خواهرته.
- عباس رزاقی: من فردا مسافرم. میخوام قبل از رفتن این دایره زنگیمون تنظیم بشه.
- عزیز: خره، این پولی که تو از این راه درمیاری، از گوشت سگ حرومتره.
- عباس رزاقی: میخوای اسم شما رو هم بدیم توی لیست، دفعهی بعد با هم بریم؟
- عبداللهزاده: ما که افسارمون دست خودمون نیست مثل شما. میبینین که.
- دختر جعفری: یه آقاییه. میگه واسهی جیش اومده.
- احمد جعفری: جیش؟ مگه توالت عمومیه؟
- احمد جعفری: جیش، نه بابا، دیش.
- مهناز: اگه ببینم کسی غیر از بابات و اون نصاب ماهواره بالای پشت بومه، یکی دو نمره از انظباتتون کم میکنم.
- سرهنگ: شب تا صبح زنگ میزنه آمریکا برای اون هاری پاتر فلان فلان شده.
- عباس رزاقی: پدر جان بحث پولش نیست. هی این تلفن سگ صاحب رو ورندار زر زر زنگ بزن به این تلویزیونهای خارجی. میآن روی خطمون، کنترل میکنن، میریزن توی خونه، دستبند بهت میزنن، میبرنت زندان ها.
- سرهنگ: من رو از زندان میترسونی؟ من آرزومه توی زندان بمیرم.
- منیر: حالا شما زنگ بزنین به این تلویزیونها، فحش بدین به این و اون، فکر میکنین رژیم عوض میشه؟
- سرهنگ: اولا که من زنگ نزدم. دوما چرا عوض نمیشه؟ من مرده، شما زنده. میرن اینها.
- عباس رزاقی: حالا مثلا دیرتر بشه، ملت میمیرن از بی هری پاتری؟
- سرهنگ: مگه من رو اینجا نذاشتین که سگ نگهبان خونهتون باشم؟
- عباس رزاقی: ای زن خنگ هم نعمته.
- سرهنگ: بیتالمال. عربی بلدی؟ بیت یعنی خونه، مال یعنی مال. مال اداره نیست، مال خونه است. خیالت راحت باشه.
- همسایه: من تا وقتی این ماجرا قانونی توی این مملکت آزاد نشه، نمیذارم توی خونهم.
- شیرین: دنبال یه کلاه که بذارم سرت.
- شیرین: اونجوری نگاهم نکن، خوشم نمیاد.
- محمد: خره، دارم عاشقانه نگاهت میکنم.
- محمد: همین نداشتنت و اینجور چیزها بوده که از دیشب تا حالا گرفتتم.
- شیرین: چقدر میدی چشمامو ببندم، دستامو باز کنم، همین جا، جلوی چشمِ همه، لب اون دیوار راه برم.
- سرخی: تا شعاع سی کیلومتری این ساختمون کفتر نر نباید پر بزنه. چرا؟ برای این که رختهای زن و بچهی آقا و خانم در امنیت کامل توی آفتاب خشک بشن. همین، دعوا سر اینه.
- منیر: شما فقط عیبتون اینه که پول دارین، هیچی دیگه ندارین.
- شعله کجوری: هر چی نداشته باشیم، همین قدر داریم که به هوای رخت پهن کردن روی پشت بوم، نیایم المبی مردم رو باز کنیم.
- عباس رزاقی: شما که سمت همهی کشورهای همسایه دیش هوا کردی، فقط مونده یه دونه بزنی سمت کابل.
- شعله کجوری: چکارشون کنیم پس؟ توشون تخم مرغ نیمرو کنیم؟
- همسایه: گوسفند بدبخت چه گناهی داره، اونی که حق مردم رو ضایع میکنه، اونو باید کشت آقا.
- مهناز: که فردا بچههاشون خبر ببرن مدرسه که خانم مدیر طرفدار ماهواره است.
- عبداللهزاده: به من میگفتی، به من بیناموس. این همه زن خراب. ده تاشون رو برات میآوردم.
- خسرو: یه دفعه خودتون هم وایمیسادید کارگردانیش هم میکردید.
- مهناز: نیگاه کنش، ورداشته خواهرشو گذاشته جای یه زن خراب.
- مهناز: تو به اندازه کافی توی اون چیزهایی که شبها توی ماهواره نشون میده، عالم هستی.
- مهناز: سیفون خراب نیست، تو خرابی.
- شعله کجوری: من نذر کردم اگه آزاد شه، واسه اولین کنسرتم، یک ماه تموم سفره بندازم.
- سرخی: ما همه خونه زندگیمون رو از زنمون قایم کردیم، تو نمیتونی یه قوطی رو از زنت قایم کنی؟
- سرخی: هواپیما نشست کف آنتالیا، ما هنوز کف پشت بومیم.
- شیرین: پیش خودت باشه، از الان یاد بگیر، پولت رو دست کسی ندی.
- عبداللهزاده: به جای این که این قدر دنبال رد زیرشلواری شوهرت باشی، توی فکر بچههات باش تا سر از هزار جای ناجور درنیاوردن.